معنی آب غوره در لغت نامه دهخدا

عصاره ای که از غورۀ انگور گیرند. امعاسین (کلمه یونانی) :، غنیمت دان ز آب غوره بغرایی چو میدانی، که بیش از چند روزی غوره در بستان نمی ماند.، بسحاق اطعمه

معنی آب غوره در فرهنگ لغت هوشیار

عصاره ای که از غوره انگور گیرند و کنایه از اشک ریختن

معنی آب غوره - جستجوی لغت در جدول جو

آب غوره(رَ / رِ)

لغت نامه دهخدا

آب غوره

فرهنگ لغت هوشیار

آب خواره

هر ظرفی که با آن آب یا شراب می خوردند

فرهنگ فارسی عمید

آب تره

بولاغ اوتی، گیاهی خودرو از خانوادۀ تره تیزک با گل های کوچک سفید که مصرف دارویی دارد، جرجیر آبی، آب تره، علف چشمه، شاهی آبی

فرهنگ فارسی عمید

آب کور

آنکه از آب بی بهره است، آنکه به کسی آب ندهد، خسیس، لئیم

فرهنگ فارسی عمید

آبغوره

افشرۀ غوره، آبی که از غوره می گیرند و برای ترش ساختن طعم غذا به کار می برند
آبغوره گرفتن: گرفتن آب از غوره، کنایه از گریه کردن، اشک ریختن

فرهنگ فارسی عمید

آب نورد

دریانورد، ملاح

فرهنگ فارسی عمید

آب تره

(تَ رَ / رِ)

گیاهی است آبی با برگهای مایل بتدویر و زبانگز چون ترتیزک و در چهارمحال اصفهان آن را بکلو گویند، و آن از احرار بقول است

لغت نامه دهخدا

آب روده

(دَ / دِ)

قراقر. قرقر شکم. (فرهنگ اسدی، خطی)

لغت نامه دهخدا

آب صورت

(بِ رَ)

آب دست و روی شستن

لغت نامه دهخدا

آب گوهر

(بِ گَ / گُو هََ)

آب مروارید. آب سپید که در چشم پدید آید

لغت نامه دهخدا

آب نورد

ملاح. دریانورد:
خلیل آتش کوبی کلیم آب نورد
چه باک داری در کارزار ازآتش و آب.
مسعودسعد

لغت نامه دهخدا

آب آورد

(وَ)

آب آورده. خاشاک و جز آن که دریا یا رود و یا سیل با خود آرد و آن را عرب جفاء (صراح) و جفال و حمیل گویند

لغت نامه دهخدا

آب آورده

(وَدَ / دِ)

آب آورد:
دوش ازبرای مطبخش هیزم ز مژگان برده ام
گفت از کجا آورده ای خاشاک آب آورده را.
؟
، چشم آب آورده، چشمی که ببیماری آب مبتلی باشد

لغت نامه دهخدا

آب بوری

(بِ بو)

دوائی است که زنان با آن رنگ موی گیسوان بگردانند برنگ خرمایی روشن

لغت نامه دهخدا

آب شوره

(بِ رَ / رِ)

آبی که با شورۀ قلمی خنک شده باشد

لغت نامه دهخدا

آب آورد

آن چیز که آب آنرا بیاورد آب آورد، خاشاک و جز آن که دریا یا رود یا سیل با خود آورد. یا چشم آب. چشمی که به بیماری آب مبتلا باشد

فرهنگ لغت هوشیار

آب شوره

آبی که با شوره قلمی خنک شده باشد

فرهنگ لغت هوشیار

آبخوره

آبخوری نصفی، آبگیر، جوی جویبار

فرهنگ لغت هوشیار

آب کور

فاقد آب آنکه از آب بی نصیب است، ناسپاس حق ناشناس نمک بحرام

فرهنگ لغت هوشیار

آب ورز

آب باز شناگر، غواص، ملاح

فرهنگ لغت هوشیار

آب تره

از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی

فرهنگ لغت هوشیار

آب آورده

آن چیز که آب آنرا بیاورد آب آورد، خاشاک و جز آن که دریا یا رود یا سیل با خود آورد. یا چشم آب. چشمی که به بیماری آب مبتلا باشد

فرهنگ لغت هوشیار

آبغوره

عصاره ای که از غوره انگور گیرند. یا آب غوره شش انداز

فرهنگ لغت هوشیار

آب زهره

شراب می باده، تابش بعد از صبح فلق

فرهنگ لغت هوشیار

آب روده

قرقره شکم

فرهنگ لغت هوشیار

آب گوهر

آب مروارید

فرهنگ لغت هوشیار

آب صورت

آبی که برای شستن روی و دست بکار برند

فرهنگ لغت هوشیار

آب بوری

دوائی است که زنان با آن رنگ موی گیسوان بگردانند، به رنگ خرمائی روشن

فرهنگ لغت هوشیار

آبغوره

((رِ))

آبی که از غوره انگور گیرند
آبغوره گرفتن: کنایه از گریه کردن

فرهنگ فارسی معین

آب خوره

((رِ))

آبخوری، آبگیر، چشمه، جویبار

فرهنگ فارسی معین

آب ورز

((وَ))

شناگر، غواص، ملاح

فرهنگ فارسی معین

آب کور

خسیس، حق ناشناس

فرهنگ فارسی معین

آب کوهه

خیزاب، موج، موج خیز

فرهنگ واژه مترادف متضاد

آب تیره

اگردرسال فراوانی آب بیند در خانه وی آب تیره ایستاده باشد، سالی سخت ودشواری در پیش روی اوست - جابر مغربی
اگرکسی آب تیره بر وی ریخت، دلیل کند که از آن کس شر و بدی به او رسد - حضرت دانیال
دیدن آب تیره غم بود دیدن آب تیره در فساد افتد دیدن آب تیره روان ظلمی براهل زمین پیدا شود - حضرت دانیال
پیام خواب آب کدر: نشان دهنده آن است که روان بیننده خواب نیاز به پاکسازی مواد آلوده ای همچون: وسوسه ها، نگرانیها و انواع و اقسام دلواپسیهای دارد - لوک اویتنهاو
اگرآب تیره بخورد بزرگی و مال و نعمت با رنج و سختی و بیم و ترس حاصل شود. محمد بن سیرین
آب راکد و تاریک اندوه است وغصه - منوچهر مطیعی تهرانی
اگر آب عمیق وتیره ببیند امکان سلطه بر قدرتهای روحی مطرح است و می تواند از قدرتهایش بهره کافی ببرد.

فرهنگ جامع تعبیر خواب

معنی آب غوره - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما